تاریخ انتشار: ۱۲:۱۳ - ۰۳ دی ۱۴۰۳
رویداد۲۴ بررسی می‌کند:

تصمیم‌گیرندگان دیروز، مخالفان امروز ! | دوراهی عوامل «فیلترخواه»؛ تبدیل ایران به کره شمالی یا بازیابی اعتماد عمومی

با آمدن «اینترنت استارلینک» مجموعه ارتباط افراد با دنیای خارج از کنترل حکومت‌ها تاحد زیادی خارج خواهد شد. در آن صورت بیشترین ضرر را دولت‌های متحمل میشوند که سال‌ها برای محدود کردن آن هزینه کرده بودند.

تصمیم‌گیرندگان دیروز، مخالفان امروز! | دوراهی عوامل «فیلترخواه»؛ تبدیل ایران به کره شمالی یا بازیابی اعتماد عمومی

رویداد۲۴| داوود حشمتی: واقعیت این است که وقتی تصمیمات سیاسی براساس خواست و اراده مردم گرفته نمیشود، بعد از مدتی همان فردی که در فرآیند چنین تصمیمی دخیل بود یا خودش با آن مخالفت می‌کند یا قربانی اساسی همان تصمیم است. 
در این باره مثال‌های فراوانی میشود زد که آخرین مورد آن دبیران سابق دو شورای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی هستند.
سید ابوالحسن فیروزآبادی (دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی) و سید سعیدرضا عاملی (دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی) در برنامه شیوه حضور یافتند و هر دو به گونه‌ای صحبت کردند که گویی آن کسی که موافق فیلترینگ است ملت ایران است و آنها هیچ دخالتی در این امور نداشتند.
این درحالی است که در زمان مسئولیت هر دو نفر، فیلترینگ اساسی در ایران صورت گرفت. از تلگرام تا اینستاگرام. یکی از آنها کارپرداز اجرایی کار و دیگری پیوست فرهنگی که مقدمات قبل و بعد از اعمال فیلترینگ در زیرمجموعه آن پخت و پز میشد را در دست داشت.
حالا چرا هر دو به گونه‌ای حرف می‌زنند که معتقدند با فیلترینگ مخالفند؟ البته حتی می‌توان حرف آنها را باور کرد و سوال بعدی که پیش می‌آید این است: «چرا همان زمان استعفا ندادید و کاری که اعتقاد نداشتید را با مهر و امضای خود اعمال کردید؟» ظاهرا صندلی حضور در یکی از این شورا‌ها تا این حد جذاب است که حتی بعد از عزل از دبیری این شورا‌ها آن صندلی را حفظ کردند.
صرفنظر از اینکه خود این افراد در چنین موقعیتی قرار می‌گیرند که مردم آنها را مسبب وضع موجود می‌بینند؛ خود آنها تلاش می‌کنند از زیربار این مسئولیت شانه خالی کنند. در عین حال نه مردم از آنها راضی هستند نه کسانی طرف مقابل. نمونه آن نقدی است که از همین دیروز «پاجوش ها» به آنها وارد کردند.
حمید رسایی یکی از شاخه‌های اصلی «پاجوش ها» با اشاره به این مناظره‌ها سرخط حمله را به سمت صداوسیما تعریف کرده تا دیگر به این افراد تریبون داده نشود. او نوشته است: «جا دارد آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها یک پیام تقدیر و تشکر به همراه دسته گل برای صدا و سیمای ما بفرستند!»
با وجود آنکه خواسته پاجوش‌ها در دوره همین دو دبیر شورای عالی محقق شده بود و تمام فضای اینترنت فیلتر شد، اما به هیچ وجه احساس رضایت نمی‌کنند و در مورد آنها می‌گویند: «در اوج رفتار‌های عوامانه و ساده اندیشی برخی مسئولین در زمینه فضای مجازی، برنامه شیوه شبکه چهار، از سید ابوالحسن فیروزآبادی (دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی و از مسببین اصلی فضای مجازی یله و رهای فعلی) و همچنین سید سعیدرضا عاملی (یکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی که از جانب حسن روحانی نیز به عنوان دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب شده بود) دعوت کرد!»
رسایی از این برنامه بهانه‌ای ساخته برای حمله به صداوسیما تاحتی همین روزنه برای نقد را هم مسدود کند: «برنامه دیشب عملاً با شبهه افکنی‌ها و استدلال‌های سطحی‌ای که در آن مطرح شد، به نوعی ماستمالیزاسیون صدا و سیما برای حضور سکو‌های دشمن در کشور و زیر سوال بردن اصل فیلترینگ بود! فکرش را بکنید که ما از صدا و سیما انتظار داریم که در برابر گفتمان‌های التقاطی و سکولاریسم مجازی بایستد، آن وقت خود صدا و سیما به عنوان بزرگترین دستگاه تبیینی و مطالبه گری کشور، جاده صاف کن #سکولاریسم_مجازی و نگرش‌های لیبرالی نسبت به مدیریت فضای مجازی می‌شود!»
واقعیت این است که ما در جهان با سه شیوه حکمرانی در فضای مجازی روبه رو هستیم. مدل اول مدل کره شمالی است که در آن عملا چیزی به اسم اینترنت و اتصال با داده‌های جهانی وجود خارجی ندارد. احتمالا دایره این محدودیت آنقدر گسترده است و تعریف‌های خاصی دارد که احتمالا تشابه اساسی با ذهنیت کسانی، چون روح الله مومن نسب دارد. این افراد معتقدند برای حضور در فضای جهانی باید از «گوشی‌های عقیم شده» استفاده کرد. معنای حرف آنها این است که حتی افرادی که وارد فضای جهانی وب میشوند، ممکن است از دستورات تخطی کنند و باید گوشی که در اختیار آنها قرار می‌گیرد از اساس محدود شده باشد. در این مدل محدودیت حداکثری است و تنها روزنه‌هایی را برای ارتباط باز می‌گذارند که آن را کنترل کنند.
نوع دوم اینترنت دنیای آزادی است که آمریکا و کشور‌های اروپایی آن را اعمال می‌کنند. در این مدل آزادی حداکثری است و تنها روزنه‌هایی بسته میشوند که احساس می‌کنند از آن طریق ممکن است آسیب وارد شود. از جمله این موارد محدودیت تیک تاک در آمریکا و یا محکومیت فیس بوک در اتحادیه اروپا را می‌توان مثال زد.
اما میان این دو دسته، اینترنت مدل چینی هم وجود دارد. آنها ترکیبی از هر دو مدل را اجرا می‌کنند. چینی‌ها هم کنترل نامحدود بر کاربران را اعمال می‌کنند هم در عین حال دامنه فعالیت کاربران در شبکه‌های مجازی داخلی را تاحدی بسیار فراتر از چیزی که کره شمالی اعمال می‌کند باز گذاشته اند. به عنوان مثال چین تلگرام و واتس آپ را مسدود کرده، اما اجازه استفاده از «وی چت» با امکان پرداخت درون برنامه‌ای را برای کاربران به طور گسترده‌ای باز گذاشته است. دامنه این آزادی آنقدر هست که کاربر چینی احساس نمی‌کند برای فرار از محدودیت حکومت لازم است تا از طریق فیلترشکن از برنامه‌هایی استفاده کند که تحت کنترل دولت داخلی چین نیست.
مجموعه عوامل «فیلترخواه» در ایران حتی به مدل چینی هم رضایت ندارند. آنها مدل کره شمالی با داشتن رانت برای شخص و طبقه‌ای از وفاداران به حکومت را می‌خواهند. اما واقعیت اساسی این است که با آمدن «اینترنت استارلینک» مجموعه ارتباط افراد با دنیای خارج از کنترل حکومت‌ها تاحد زیادی خارج خواهد شد. در آن صورت بیشترین ضرر را دولت‌های متحمل میشوند که سال‌ها برای محدود کردن آن هزینه کرده بودند.
راه حل برای آنها تن‌ها یک چیز است: تبدیل کردن ایران به کره شمالی و یا تن دادن به زودهنگام به تغییراتی که شاید بتواند اعتماد عمومی را به همین اینترنت نیمه محدود جلب کند. در شرایطی که اینترنت بدون کنترل دولت‌ها از طریق ماهواره در اختیار افراد قرار بگیرد دیگر حتی اگر همه اینترنت را برای آنها باز کنید هیچ فایده‌ای ندارد. پس تا دیر نشده برای جلب اعتماد عمومی هم که شده تلاش کنید با برداشتن یکباره تمام محدودیت فیلترینگ اعتماد عمومی را بازگردانید.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما